
زندگی این است:
قایقی خواهم ساخت
و در دریا سفر خواهم کرد
سفری زیبا ، آرام ،پر نشاط ،ترسناک ، پرهیجان
و تنها
شاید گاهی ملوان هایی برایم باشند و دائمی نیستند.
دیر شد سهراب!
وقت آن نیست بسازم قایق
تخته چوبی کافی ست
که شوم دور از این شهر فریب
بادبانی از عشق
سینه لبریز از شوق
به کجا خواهم رفت؟!
به همان جا که نباشد خاکی
دور باید شد از این ناپاکی...