-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 23:18
بروی خودش نیاورد که دوستت دارد بروی خودش نیاورد که تو رو پسندیده بروی خودش نیاورد که تو رو میخواد اما قلبش تو رو میخواست دیگر قلبش نمی تپد از دوری تو دیگر سکوت همه جا را فرا گرفته است سکوتی بدون ضربان قلب او که تو را دوست داشت زیر خاک رفته است اما روحش با توست شب ها که ارام میخوابی با ویالونش تو رو مینوازد تا شب ها...
-
تو را صدا میزنم کجایی؟
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 23:10
برایش شعری می گویم و با گیتارم مینوازم و میخوانم او را
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 23:09
یک دیوار سفید بزرگ.... یک قلم مو و دست تو برای نوشتن تنها سه کلمه بروی دیوار؟ چه می نویسی؟
-
....
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 23:05
تب کرده است ز دوری تو حالش بد است ز دوری تو طاقت فکر کردن ندارن بخاطر تو عاشق شده غلط کرده است اما تو تنبیه اش نکن
-
بیا ای همسفر...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 23:03
هیچ وقت فراموش نخواهی شد در ذهن معشوقت توهم عاشق باش تا که بفهمی معشوق بودن را هیچ وقت از یاد نمیری ای همسفر بیا پیشش بمون ای مهربون بیا ببین چشم به راهته اگه تو نباشی بی طاقته
-
من یک زنم ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:57
و خدا زن را از پهلوی چپ مرد آفرید. آری ، خداوند زن را از پهلوی چپ مرد آفرید نه از سر او ، تا فرمانروای او باشد. نه از پای او ، تا لگد کوب امیال او گردد. بلکه از پهلوی او ، تا برابر با او باشد و از زیر بازوی او ، تا مورد حمایت او باشد و از نزدیکترین نقطه به قلب او ، تا معشوق و محبوب او باشد.
-
ارزوی من ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:45
گاهی نفسم میگیرد نفس عمیق میکشم بغض گلویم را می فشارد نه پایین میرود نه بالا می اید نمیدانم چه کنم گریه هم درمانم نکرد خداااایا کمکم کن دارم دق میکنم من هم ارزو دارم
-
چاره ای کن
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:36
برس به سر وقتم دیگر نمیتوانم نفس بکشم درد من از دوری توست یا از تنهایی است نمیدانم فقط چاره ای کن تا دیر نشده
-
به تماشا بشین ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:32
به تماشا بشین فیلم زندگی ات را ان وقت میبینی بعضی از سکانس ها مسخره تر از ان اند که برایشان غصه میخوره
-
قول بده ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:31
به زندگی قول بده که شاد زندگی خواهی کرد قول بده در هر شرایط خودت را شاد نگه داری اینگونه میتوانی سرنوشت را تغییر دهی
-
سختی..
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:27
از سختی ها نمیگویم سختی ها مرا بگویند
-
عشق ..
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:24
هر که فرهاد شود ره عشق همه در نظرش شیرین است تهمت کفر به عاشق نزنیدعاشقی پاکترین آیین است
-
عشق
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:23
عشق چیست؟ عشق چیه که همه دچارش میشن و بعد جدا میشن یا دوامی نداره نه اینا عشق نیست ... عشق کلمه مقدسی است که با این کارا به نجاست کشیدنش
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:16
یادم میاد کوچیک که بودم تو مدرسه دست همدیگرو میگرفتیم و میچرخیدیم درست مثل تصویر ولی حالا دستی برای گرفتن ندارم خدا یا منم دست میخوام
-
ارزش ها
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:13
دل به کسی ببند که ارزش تورو داشته باشد قلبت را به کسی هدیه کن که قدر ان را بداند دلی را به خود علاقه مند کن قدر ان را بدانی قلبی را هدیه بگیر که ارزش ان را بدانی
-
...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:09
مقصر خود ماییم عشق را به کسانی ارزانی میکنیم که از زندگی ، جز آب و علف روزانه، نه میفهمند , نه میخواهند . . .
-
ترجیح دادن...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:08
<<تنهایی>> تقدیر من نیست....! <<ترجیح>> منه ...
-
دل بیچاره من ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:06
بعضی حرفها رانباید زد بعضی حرفها رانباید خورد "بیچاره دل" چه میکشد میان این زد و خورد...
-
دل بیچاره من ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:04
دل بیچاره من میزنند میخوری میگویند میشنوی انجام میدهند قبول میکنی و جز گریه کار دیگری نداری
-
...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:02
ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮐﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﻨﺪ !
-
...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 22:01
کاش بعضی ها بدونن “مخاطب خاص” شدنشون نتیجه احساسات “خاص” طرف مقابلشونه نه ویژگی های فردیشون !
-
دل سوزی
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:59
چقد دلم واسه خودم میسوزه به فکر همه هستم ولی هیچ کس به فکرم نیست
-
خدایا...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:57
خدایا...! تو دنیای ما ادمااا یه حالتی هست بنام ُکم اوردنُ تو که خدایی نمیتونی تجربش کنی! خوش به حالت....!!!
-
ببار باران
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:57
باران هم دیگر دل امدن ندارد باران هم دیگر تحمل باریدن ندارد
-
هی روزگار
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:49
تا میام بگم همه چیز آرومه من چقدر خوشبختم یه حسی بهم میگه حرف زیادی نزن...
-
با من دیگه این کارو نکن ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:48
یه روز وقتی همه سختی های زندگیم تموم شد میزنم رو شونه ی خدا و میگم: بامن دیگه این کارو نکن
-
هی روزگار...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:46
تو به احساست بیاموز نفس نکشد هوای دل ها آلـوده است. اینجا فاصله یک عشق تا عشق بعدی یک نگاه است !!! من گفتم خاکی ام... ولی نباید آسفالتم کنی که...
-
بده کارم به دنیا
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:31
"من و تو "خیلی کارها به دنیا بدهکاریم...! مثل یک عکس دو نفره... یا چرخ زدن بی دلیل در خیابان... یا بستنی خوردن در یک روز برفی...! حتی.... چاپ کردن عکس دو نفره... مریض شدن و گلودرد به خاطر بستنی روز برفی...! بیبن...! من و تو خیلی کار داریم... من و تو حتی اشناییمان را به دنیا بدهکاریم... /* */
-
ببار باران ...
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:19
باران ببار ... بگذار اشک هایم غریب نباشند …
-
هی روزگار
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 21:18
همــه ی مـــا فقــط حســـرت بــی پــایــان یــــک اتفــــاق ســـاده ایـــم کــــه جهــــان را بـــی جهــــــت ، یــــک جــــور عجیبــــی جــــدی گرفتـــــه ایــــم … ! ادامه