دختری از جنس قلم

دختری از جنس قلم

با ارزش ترین دارائیم مدادی ست که با آن رؤیاهایم را می سازم
دختری از جنس قلم

دختری از جنس قلم

با ارزش ترین دارائیم مدادی ست که با آن رؤیاهایم را می سازم

راهتو دریاب...

هرکس بخواهد کاری را انجام دهد راهش را پیدا می کند،

و هر کس نخواهد کاری را انجام دهد ، بهانه اش را.
ادامه

بزرگترین سوال در زندگیت چیه؟

در بخش نظرات بگین با اسم خودتون توی این پست میزارم



 اگر پدر من کس دیگه ای بود یا بالعکس من همینی بودم که هستم
 با همین فقط چهره و سرنوشتم عوض می شد؟
نوشته :مهدی  http://www.spantman.blogsky.com

زندگی...

زندگی کسالت بار نیست، بلکه کسالت در مردمی است که از پشت عینکهای دودی و تیره به دنیای خود نگاه میکنند.

خیلی از افراد در بیست و پنج سالگی میمیرند، اما تا هفتاد سالگی دفن نمیشوند. این برای من یک راز بزرگ است که چرا بعضی از انسان ها به هر جایی که نگاه میکنند، زیبایی و لطافت میبینند و حال آن که این زیبایی ها بر دیگران پوشیده است.
ادامه

حسرت...

چیزی که داری رو قبول نداری

چیزی که در دستته قدر نمیدونی

اما وقتی نداشته باشی

بد جوری حسرت میخوری 


....

کتاب زندگی چاپ دوم نداره پس شاد باش و عاشقانه زندگی کن...

کمی لبخند ...


قیافه شما وقتی معلم اسمتون
رو صدا می زنه تا برید پای تخته

گنجشک...


گنجشک می خندید به اینکه چرا هر روز

بی هیچ پولی برایش دانه می پاشم...

من می گریستم به اینکه حتی او هم

محبت مرا از سادگی ام می پندارد....

مرگ...

مگر چندبار به دنیا آمده ایم...

که اینهمه می میریم؟؟؟؟؟؟

دل شکسته ام ...


غرق کردن غم...

می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم ....
اما
نامرد ها یاد گرفته اند شــنا کنند !!

یادگاری...

خــودم قبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه کــه می شــود روی

گرد و خـــاک تنـــم یــادگــاری نــوشت…
بنویس و برو…!!!

حتــــی....

حتــــی....

کفش هم اگر تنگ باشد . . .

زخــــم مـی کند

وای به حال دل

هزاران نفر

هزاران نفر میان نت

هزاران نفر باهم چت میکنن

هزاران نفر با خوش حالی یا با غم به زنگیشون میرسن

هزاران نفر وبلاگ دارن

هزاران نفر به وبلاگها نظر میدن

من حتی توی نت هم بی کس و تنهام

هیچ کس یادم نمیکند

هیچ کس مرا دوست ندارد

هیچ کس مرا نمیفهمد

هیچ کس هیچ کس حتی یه نگاه یا یه لبخند

حکمت...


میگویند شکستنــ ـ ـ ـی رفع ِ بــلاست

ای دل ! تحمل کن !

شـ ـایَد ... حِکـ ــمَتی اَست .../.

حیــِ ــــرآن(!)

رسیدن ...

آدَمـ ها گآهی به جایی میرِسَند

که نه دیگه حَرفی بَرای گُفتن دارند

نَه پیامی بَرای نِوشتن ،

نه انگیزه ای برایِ دیده شُدَن

نه دِلی برایِ ماندَن

مَن همین جا هستَمـ

طاقت..


طاقتم حدی داره
از حد که  گذشت طلب مرگ از خدا میخواهی
خدایا دیگه طاقت ندارم
میخوام دیگه تو دنیا نباشم
دنیا جایی برای من نداره

خواستن زندگی ...

خواستن یه زندگی خوب و راحت شده یه رویای شبانه
خواستن یه زندگی شده ارزو
همش به این فکر میکنم که من خوشبخترینم
اما در واقع بد بخترینم
مشکلاتو از خودم دور میکنم
اما مشکل منم
دیگه نمیخوام در این دنیا باشم
میخواهم وصیت نامه بنویسم برای خدا

دختر باش!

دختر باش!
دخترونه ناز کن!
دخترونه فکر کن!
دخترونه احساس کن!
دخترونه استدلال کن!
دخترونه زندگی کن!
اما بدون غم رو به اشتباه توی فرهنگ دخترونه ی تو جا دادن!
عاشق شو، که زندگی کنی!
یک عمر، زندگی کنی!
اما حواست باشه،
با حسای الکی که این روزا به عشق تعبیر می شه،
به زندگیت کوچکترین خدشه ای وارد نکنی!
دختر باش، و افتخار کن که دختری.

چگونه دست دلم را بگیرم


چگونه دست دلم را بگیرم و در کنار

دل تنگی هایم قدم بزنم

در این خیابان

که پر از چراغ و چشمک ماشین هاست

....نه آقایان.....

مسیر من با شما یکی نیست

از سرعت خود نکاهید

من آداب دلبری را نمیدانم......

کور باش بانو...!


کور باش بانو...!

نگاه که میکنی میگویند نخ داد...!

عبوس باش بانو...!

لبخند که میزنی میگویند پا داد...!

لال باش بانو...!

حرف که میزنی میگویند جلوه فروخت...!

شاید دست از سرمان بردارند...!

شاید...!

حق...

این حقم نبود که در کاسه زندگیم گذاشتن

حق من بیشتر از اینهاست

اهای سرپرست من بیشتر میخواهم


حواســت باشـد بانــــو ..

حواســت باشـد بانــــو ...

اگــر بــه مـــــردی بــیش از حــد بــها دهــی

دیگر برای داشتنت تلاش نمی کند

نگاهش سرد می شود

کلامش بی روح

دستانش یخ زده

حرف هایش بوی دل مردگی می گیرد

و آغوشش بوی هوس... !!!



ارزش...

ارزش دل قد یک مورچه است:
هر دو خواسته یا ناخواسته زیر پا له میشوند.

نخونی از دستت رفته...

 حالا خوب یا بد، بی کلاسی یا با کلاسی، بعضی ها تو رستوران بعد از خوردن غذا دندوناشونو خلال می کنن. اضافه های غذا رو تحمل نمی کنن. ولی همین آدما یه خلال به مغزشون نمیکشن تا این همه چرت و پرت که از اینور اونور شنیدنو بریزن بیرون. بعد از یه مدت مغزشون کرم می زنه. دندون کرم خورده رو میشه پر کرد اما ...

دل بیچاره...

بعضی حرف ها را “نباید زد”

بعضی حرف ها را “نباید خورد”

بیچاره دل چه میکشد میان این “زد” و”خورد”

اجازه نده...

هرگـــز به دیگــران اجازه نده، قلـم خودخواهــی دست بگــیرند، ســـرنوشت را ورق زننــد، خاطــراتت را پـاک کنند و پایـانش بنویســند قســـــمت نبـــــــــود ...!! ...

خدایا...

دلَـــــم یکـــــ کــوچــــه میخـــــواهَــــد

بـــی بــــن بَستــــ . . .

وَ بــــارانـــی نَــــم نَــــم . . .

وَ یکـــــ خـــــدا ، کـــــه کَــــمی بــــا هَــــم راه بــــرَویـــــم !!

هَـمـیــ ـن

خـدایـا ...

خـدایـا ...

آنقـدر خرابـم که هیـچ مرهـمی آرامـم نمی کنـد !

مـرا در آغـوش ِ خـود بگیـر ،

دلـم آرامـش ِ خـدایی می خواهـد .

مرد باش


مرد باش
زمین به مرد بودنت نیاز داره ....
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز ...
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ...
.
مرد باش ، نه فقط باجسمت ،

بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت ...

مردباش و هیچوقت نامردی نکن
"مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش"

کوتاه شود

کمی تکان1

قصه تلخیست...

کمی تکان ...

آدم هایی رو میشناسم که با دیدن همچین بچه هایی
زمین و زمان را مقصر میگیرند،
در حالی که خودشون
هیچگاه کوچکترین قدمی برای کمک بهشون برنداشتن..
دوست من اگه درسته با نظرتون  نظر بنده حقیر رو تایید کنی؟؟!!!

شهامتشو داری؟

میخوام فقط بدونم کی شهامت امتحانشو داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فقر



میخواهم  بگویم ......


فقر  همه جا سر میکشد .......


فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی  هم  نیست ......


فقر ، چیزی را  " نداشتن " است ، ولی  ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست  .......


فقر  ،  همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ......


فقر ،  تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ......


فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....


فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....


فقر ،  همه جا سر میکشد ........


فقر ، شب را " بی غذا  " سر کردن نیست ..



فقر ، روز را  " بی اندیشه"   سر کردن است ..


دکتر علی شریعتی


منبع:www.olinda2.blogfa.com



بارون....

من عاشقـــــــــــــــــــ بارونمــــــ....

اما...همه از راه رفتن زیر بارون لذتــــــ نمی برنـــــــ..........

احساسات...

بــــــــعضی وقتا بـــاید

یقه ی احســاســـاتـــــــــ رو بگیری

بزنی تــــو گوشش!

با تــــمام قدرت سرش داد بزنی بگی

خـــــــــــفه شو دیگه بسه!!

تا الآن هرچی کشیدم

به خاطر تــــــــــو بوده...

عاشق بودن...



وقتی کسی رو دوست داری ....
این یه چیزه ....
وقتی کسی تو رو دوست داره ....
این یه چیز دیگه ست ...
اما وقتی کسی رو دوست داری که تو رو دوست داره ....
این یعنی ..." همه چیز " ....
............................................................این حوا را ترانه نامیدند...

قلم ...


من تو را نمی سرایم !..

تو ...

خودت در واژه ها می نشینی ..!

خودت قلم را وسوسه می کنی !!

و شعر را بیدار می کنی !!
 


مهم نیست....

مهم نیست که
کی باشیم ،
کجا باشیم ،
چرا باشیم ،
چطور باشیم ،
مهم اینه که
با هم باشیم
به یاد هم باشیم
برای هم باشیم
و شاد باشیم...

تحقیق من...

در مورد خود شناسی و خدا بیشتر میخواستم بدونم و به تحقیق روی اوردم طی زمانی که تحقیق میکردم به مطالب زیادی و به چیزای جالبی بر خوردم فهمیدم که :

کلید ارامش و خوشبختی در پذیرش انچه هستیم است .

پذیرش خودم , آنگونه که هستم. تنها حس اصیل خوشبختی است که حالتی پایدار دارد که پس از شکل گیری انسان را رها نمیسازد .

پس به درون خودم رجوع کردم, سعی کردم احساس کنم بدون هیچ غروری خودم را باور کنم .

حقیقت خیلی ساده است . آنچه ان را برنج و پیچیدگی میسازد تعابیر انسان است



یا حق

خدا...

هیچ کس زندگی ام را نساخت جز خدا
هیچ کس کمکم نکرد در طول عمر جز خدا
هیچ کس مرا نبرد ز دنیا جز خدا